در جستجوی ریشه های گمشده در تاریخ: موزاییک های کاخ بیشاپور

هر دو موزاییک جزیی از تزیینات ایوان کاخ شاپور اول (۲۷۲-۲۴۱ م) دومین شاه ساسانی در شهر بیشاپور فارس است. این شهر پس از پیروزی او در برابر روم و به احتمال زیاد به وسیله اسرای جنگی روم ساخته شد (برخلاف هخامنشیان که تمام کاخهایشان به وسیله کسانی که حقوق دریافت می کردند ساخته شده). بیشاپور به معنی شهر شاپور است.

این موزاییک که بانویی چنگ نواز را نشان می دهد، اکنون در موزه ی لوور ِ پاریس قرار دارد. هر موزاییک شامل صدها قطعه کوچک است که مانند پازل در کنار یکدیگر قرار می گیرند.


ادامه مطلب
نوشته شده در:شنبه 25 آبان 1390برچسب:,  11:5      ‌‌‌Gareaghaji ™ 
بیست اثر باستانی با شخصیت زن از تمدنهای میانرودان در موزه ی بریتانیا

zanan2

اثر بالا، مهر و اثر پایین نقش برجسته ی حاصل از این مهر را نشان می دهد. این اثر متعلق به تمدنهای نخستین در آناتولی است. 2250 تا 1920 پیش از میلاد. از این مهرها برای ساختن مجسمه ها و طلسمهای محافظ استفاده می شده که اشیاء کوچکی بودند که برای دفع خطرات همراه خود می ساختند.


ادامه مطلب
نوشته شده در:جمعه 25 آبان 1390برچسب:,  15:59      ‌‌‌Gareaghaji ™ 
ایزدبانوی شب

Queen_Night

این پلاک به طول 49.5 و عرض 37.5 سانتی‌متر ساخته شده بین 1800 تا 1750 پیش از میلاد در بابل قدیم، نقش برجسته ی بانویی برهنه را نشان می دهد. این تندیس که در ابتدا به رنگ سرخ بوده، کلاهی از نوع کلاه خدایان میانرودان به سر و میله ای همراه با حلقه ی عدالت در دست دارد. بالهای بلند و رنگارنگ او رو به پایین دارد که نشانگر این است که او ایزدبانویی از جهان پایین است. پاهای او به چنگالهایی شبیه به چنگالهای پرندگان شکاری، چون دو جغد کنارینش، منتهی می شود. پس زمینه ی این اثر رنگ سیاه داشته که ارتباط این ایزدبانو با شب را می رساند.


ادامه مطلب
نوشته شده در:یک شنبه 30 آبان 1390برچسب:,  20:0      ‌‌‌Gareaghaji ™ 
گزیده هایی از کتاب Women in Ancient Persia (زنان در ایران باستان) نوشته Maria Brosius

 متن زیر ترجمه گزیده هایی از کتاب Women in Ancient Persia نوشته Maria Brosius است. این کتاب در سال ۱۹۹۸ چاپ شده. من کتاب را خط به خط نخوانده ام ولی نکاتی را که به نظرم جالب بود، اینجا یادداشت کردم (مانند متن های پیشین نوشته های آبی رنگ برداشت های شخصی است). دلیل انتخاب این کتاب شاید این بود که از دید من چگونگی رفتار هر جامعه با زنان محکی است از پیشرفتگی فرهنگی آن جامعه. (در متن زیر Q=quarts)

با بررسى لوح های تخت جمشید که به (PFT (Persepolis Fortification Tablets معروفند در كنار منابع يونانى و بابلی اطلاعات بسيارى در مورد وضع مالى و اجتماعى زنان دوره هخامنشی ميتوان به دست آورد:

۱- مالكيت مستقلات

بنا بر PFT و نیز منابع یونانی ميتوان نتيجه گرفت كه زنان دربار به طور قطع داراى املاکی نه تنها در ساتراپ خود بلكه در ساتراپ هاى ديگر بودند.(این به معنای نفی مالکیت در مورد زنان عادی نیست.) فعاليت اقتصادى اين زنان تنها به مالكيت محدود نبوده بلكه به گونه فعالى در مديريت اين املاك دخالت داشتند. گواه اين امر وجود مهر هاى شخصىِ آنها(نمونه هایی از این مهرها رو از کتابهای دیگر به زودی در وبلاگ قرار خواهم داد.) و همچين نامه هایی است كه حاوى دستورات مدیریتی آنهاست. نمونه ای از كنترل كامل زنان بر املاکشان، مداركى است كه دال بر دريافت مبالغی از اجاره دادن املاك است (به عنوان مثال در مورد Artim). دليل ديگرى بر استقلال اقتصادی آنها، لوح های مربوط به ثبت پرداخت هاى سفر در PFT است که نشان می دهد كه پرداخت به صورت مستقل و به شخص صورت می گرفته.

براى من اين موضوع (وجود مهر شخصى و استقلال كامل در اداره املاك) كه حاكى از پذيرش زنان به صورت عناصر مستقل اجتماعى توسط جامعه اى در ۲۵ قرن قبل است، بسيار جالب توجه بود.

۲-آنچنان كه از PFT در مییابیم نرخ كاركنان زن و مرد متعادل بوده و زنان در گروه هاى كارى (پاشاب) حضورى به پر رنگى مردان داشتند. رياست این گروه هاى كارى، به تناسب می توانسته به عهده زنان (با عنوان آراشارا پاشابنا arashara pashabena) نیز باشد. در PFT حتى حقوق اين افراد ذكر شده كه ۳۰Q شراب، ۵۰Q غله و گوشت بوده. البته آنچنان كه از PT 6 ميتوان فهميد، پرداخت علاوه بر اجناس به صورت نقدى نيز وجود داشته.

از نكات جالب ديگر اين است كه حقوق كاركنان بر اساس تخصص و کیفیت كار آنان تعين می شده نه جنسيت، و حقوق كاركنان زن و مرد برابر بوده. تنها مورد تفاوت حقوق در كارهاى غيرتخصصى است كه در آن مردان ۳۰Q و زنان ۲۰Q غله دريافت ميكردند.

۴-كاركنان زن علاوه بر حقوق، پس از تولد نوزادشان پاداش نیز مى گرفتند.

۵- مقايسه نرخ ثبت شده نوزادان دختر و پسر در PFT نشان ميدهد كه به هيچ عنوان كشتن یا جلوگیری از تولد نوزادان دختر در جامعه هخامنشی وجود نداشته.

۶-زنان دربار هخامنشی داراى نفوذ سياسى نسبتأ زيادى بودند. گرچه موضوع قضاوت به عهده شاه بوده، ولى پس از تصميم شاه، زنان ميتوانستند موجب تجديد نظر در حكم و تغيير چگونگى اجرای حكم شوند (مانند Parisatis و Amestris).البته شرط لازم اين موضوع، پيگيرى اجراى حکمی عادلانه تر بوده نه مقاصد شخصى، و اگر خلاف اين میبود، خود مورد باز خواست شاه قرار مى گرفتند. در ميان این زنان مادر شاه جايگاه ويژه اى داشته. جالب اينجاست كه در چشم یونانیان توانايى هاى زنان در دستگاه حكومت هخامنشی نشانى از ضعف هخامنشیان و کمبود كنترل به حساب مى آماده است. كلا یونانیان به صورت عام نوع زن را خطرى براى پایداری سياسى مى ديدند. بنا بر ديد آنان، زن به دنيايى كه قوانين آنرا مردان ميگذارند تعلق ندارد. هرودوت زنان ايران را داراى استقلال كامل از همسرانشان وصف ميكند. در تمام نوشته هاى يونانى زنان دربار ايران فعال و خطرناك وصف شده اند و از ديد هرودوت آنان به تضعیف قدرت شاه، و دخالت در امور سياسى متهم ميشوند.

۸- فرزندان ايرانيان برجسته توسط زنان آموزش مى ديدند.

۹- اینکه کمتر آثار هنری ای با موضوعیت زن از دوره هخامنشی باقیمانده، دلیل بر عدم وجود چنین آثاری از اصل نیست. نویسنده با استناد به موارد بسیاری در فصل چهارم کتاب (که در حوصله این چند خط نیست) این موضوع را نشان می دهد.

هخامنشیان, ایران باستان, تاریخ, زنان

 


نوشته شده در: 25 آبان 1390برچسب:,  15:35      ‌‌‌Gareaghaji ™ 
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد